مژده اومدنت
اواخر آذر ماه 91 بود که احساس کردم حال وروز خوشی ندارم به خاطر مشغله کاری بابایی ازمامان جون خواستم تا با هم بریم آزمایش وای که چه قدر استرس داشتم خلاصه همون جا مژده اومدنت رو دادن اون شب بابایی واسه اومدنت جشن گرفته بودو همه رو واسه شام مهمون کرد ...
نویسنده :
مامانی وباباجون
12:53